برترین‌ها: مدتی‌ست که در برترین‌ها به سراغ شهرهای مختلف ایران می‌رویم، البته با مرور خاطرات کاربران درباره آن نقطه جغرافیایی. این که چه نظری درباره آنجا دارند و اصلا شایعاتی که درباره آن‌ها می‌شنویم پایه و اساس خاصی دارند یا نه؟ حالا امروز به سراغ قم رفتیم، بهانه‌اش هم توئیت یکی از کاربران بوده. او از سایرین خواسته تا خاطراتشان را از قم بیان کنند. در ادامه با مرور خاطرات کاربران همراه ما باشید.
آنابل با اشاره به جاده قم نوشته: توی قطار از مونیخ به فرانکفورت بودیم، بغل‌دستیم یه آقای ایرانی بود یهو برگشت گفت نگا اینجاها رو مثل جاده قمه.
خاطره تلخ میلاد: با فامیلا داشتیم میرفتیم که تو ۳۰ کیلومتریش ماشین داییم چپ کرد، قم رو از نقشه زندگیمون حذف کردیم
مجتبی: قم واقعا نسبت به سالای ٨٠-٩٠ که مدرسه ای بودم فرق کرده. پارکا، پل‌ها و زیرساخت‌های خیلی خوبی ایجاد شده؛ مترو به زودی افتتاح میشه؛ آبش سالهاست که شور نیست، بافت جمعیتیش هم تغییر کرده.
عاطفه: نکته جالبی که در مورد این شهر وجود داره اینه که اکثریت این شهر رو فقط بر اساس یک سری پیش‌فرض‌ها قفضاوت میکنن. تصویر واقعی‌تر اینه که واقعا مردم خوش‌گذرون، پایه و مهمون‌نوازی داره و واقعا شهر ارزون و خوشمزه‌ای هست.
سپیده: بچه بودم رفته بودیم قم، تشنه‌ام بود، فکر کردم مثل تهران میشه از شیر آب خورد، خوردم و دیدم شوره، بیشتر تشنه شدم.
لیلا: یک هفته اونجا اردوی تیم ملی بودم. کل یک هفته تردد فقط با چادر مشکی بود. فکر کن کوله و شوز بگ و لباس ورزشی عرق کرده و یه چادر مشکی روش. اونم سبک زندگی جالبی بود و خاطره شد.
سهیل: شهر خشک ، مردم خوش پوش و مشتی ، آب شرب افتضاح ، روحانی‌های دوچرخه سوار ، مردم خوب و مهربون ولی افسرده.
شینا: فقط می‌دونم فلافل تو قم دچار بحران هویت شده ، با چنگال لهش میکنن تو نون.
ستاره: خاطره ای که ندارم ولی یه سوال دارم ، قم که همیشه میگفتن آبش شوره و اطرافش خشک بود ، چطور در مدت تقریبا ۱۰ سال گذشته از کنارش که رد میشیم اینقدر زمین کشاورزی سر سبز داره؟! اینا آب از کجا آوردن؟
محمد: من واقعا متعجب میشم که برخی به قم کامنت منفی میدن. این شهر اما واقعا اونجور که فکر می‌کنید نیست.
نیلو این ادعا را مطرح کرده: کل شهر قم روی نفت خوابیده. چاه‌های عظیمی داره که هنوز درهاش بازنشده‌اند. آینده‌ی قم عجیب خواهد بود.
سالار: با یه گروهی رفتیم گنبد نمکی قم کمپینگ. خیلی غریبه اومده بود. یک سری اتفاقاتی افتاد که اصلا پیشنهاد نمیکنم برید.
پرنیان: آخی یاد مهر و ماه افتادم...
فاطیما: واسه اونایی که از قم پیش‌زمینه ذهنی دارند: 90درصد از روحانی‌های ساکن قم اهل این شهر نیستند. محل زندگی طلبه‌ها تقریبا از مردم عادی جدا هست و شهرک‌های جدا دارند برای زندگی! به خاطر مدرسه فیضیه و چندتای دیگه که نزدیک حرم هستند.
علی: مردم خوب ولی شهر بشدت افسرده کننده، پارادوکسیکاله!
روح‌انگیز: آب غیرقابل شرب، سوهان‌های برادران متعدد و مردم خوش‌فاز.
حسنا: بچه که بودیم میرفتیم از دوغ فروشهایی که دوغ رو در مشک روی چرخ طحافی میفروختند میخریدیم و نوش جان میکردیم.
و رقیه: در صحن حرم، دنبال آرامگاه پروین اعتصامی میگشتم، دفتر هلال احمر شده بود...مسئول اونجا گفت: سنگ قبر ایشون زیر فرش هاست توصیه کرد از دور براشون فاتحه بخونم.
