خبرگزاری ایسنا: عضو شورای روابط خارجی اروپا در گزارشی با اشاره به این که مذاکرات با ایران برای رسیدگی به موضوع برنامه هستهای آن، «فرصتی جدی» برای «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا برای دست یافتن به اهداف سیاست خارجی او است، سه پیشنهاد را مطرح کرد که به گفته او، طرفین با بهکار بستن آن از مزیت بیسابقهای برای دوام بخشیدن به هرگونه توافق احتمالی و اجرایی شدن آن برخوردار خواهند شد.
«الی گرانمایه» کارشناس سیاسی و عضو «شورای روابط خارجی اروپا» در گزارشی درباره مذاکرات غیرمستقیم تهران واشنگتن نوشته چشمانداز توافق هستهای میان «آمریکا و ایران پس از مذاکرات سریع و غیرمنتظرهای که اخیرا انجام شده، بهبود یافته است.
به گفته او، «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا مشتاق است که به عنوان رئیسجمهوری پیشگام در ایجاد صلح شناخته شود و با وجود در جریان بودن جنگهای اوکراین و غزه، پروندهای وجود دارد که او در آن با فرصتی جدی روبهروست، یعنی ایران.
نگارنده در این گزارش که در وبگاه خبری-تحلیلی «آمریکن کانزروتیو» منتشر شده، مطرح کرد: اکنون ترامپ با یک انتخاب روبهروست؛ حمایت از توافقی که برنامه هستهای ایران را محدود میکند و میتواند بازار پررونقی را برای شرکتهای آمریکایی فراهم کند یا خطر جنگ را بپذیرد، جنگی که میتواند ایران را به سمت ساخت بمب سوق دهد و به آمریکاییها و منابع گسترده نظامی آسیب بزند.
با توجه به مذاکرات غیرمستقیم تهران-واشنگتن که ترامپ گفته «بسیار به خوبی» پیش میرود، به نظر میرسد که دو طرف نسبت مصمم هستند گشایشی حاصل شود و توافق کردهاند که هفته آتی باز هم دیدار کنند. با این حال، موانع فنی قابل توجهی باقی است و عوامل مخربی در هر ۲ طرف وجود درد که میخواهند در این روند اخلال ایجاد کنند.
هشداری درباره اظهارات متناقض مقامهای آمریکایی
با وجود این که مقامهای ایرانی تاکید کردهاند تولید و بهکارگیری تسلیحات اتمی جایی در دکترین دفاعی ایران ندارند و برخورداری از برنامه صلحآمیز هستهای حق مسلم ایران است، گرانمایه نوشت: به نظر میرسد چارچوب اصای توافق مشخص شده و هدف جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای در ازای تسهیلات اقتصادی است. اما اظهارات مقامهای آمریکایی دربردارنده پیامهای متناقضی درباره خط قرمزهایی میفرستند که برای یک برنامه هستهای قابل قبول در نظر دارند.
تندروهایی که اکنون در تلاشهای خود برای حمله نظامی علیه ایران شکست خوردهاند، تلاش خود را به سمت خرابکاری در مذاکرات معطوف کردهاند. ابتدا مدل «لیبی» را برای توافق پیشنهاد دادند که برنامه هستهای ایران را بهکل منحل میکند. اکنون آنها تمرکز خود را روی این ایده شکستخورده معطوف کردهاند که ایران نباید هیچ غنیسازی اورانیومی در خاک خود انجام دهد. همچنین تلاشهایی نیز برای اعمال محدودیتهای دائمی بر برنامه هستهای ایران صورت میگیرد.
ایران این پیشنهادها را نقض حقوق خود تحت معاهده منع اشاعه تسلیحات اتمی(انپیتی) برای برخورداری از یک برنامه صلحآمیز اتمی دانسته است. تهران خط قرمزهای خود را دارد و در ۲۰ سال گذشته نشان داده است که در برابر خواستههای بیشینهگرایانه تسلیم نمیشود.
نگارنده معتقد است: اظهارات متناقض آمریکا ممکن است برای سنجیدن واکنش ایران و آرام کردن تندروها باشد. همچنین میتواند نشان دهد که هیچ کسی، حتی ترامپ نمیداند دقیقا چه میخواهد. تا زمانی که این ابهامات روشن نشود، توانایی تیم آمریکا برای دستیابی به توافق سریع مورد نظر ترامپ تضعیف و فضایی برای خرابکاران ایجاد میشود.
تصور برچیدن برنامه هستهای ایران با یک حمله نظامی دقیق «تفکری متوهمانه» است
در ادامه این مطلب آمده است: «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل یکی از مخالفان فعال راهبردی مذاکراتی ترامپ است و تلاش میکند آمریکا به سمت حمله نظامی به ایران و برچیده شدن کامل برنامه هستهای آن سوق دهد. مشخص نیست که آمریکا خطوط قرمزی برای حمله اسرائیل به ایران تایین کرده باشد. ترامپ در گفتوگویی که اخیرا انجام داده بود، گفت که «مانع» اسرائیل از حمله به تاسیسات اتمی ایران نشده اما «شرایط را نیز برای آنها راحت نکرده است». در حالی که بعید است اسرائیل همزمان با مذاکرات ایران و آمریکا به تاسیسات اتمی ایران حمله کند، ممکن است دست به حملات سری در ایران بزند.
گرانمایه درباره پیامدهای هرگونه اقدام متجاوزانه رژیم صهیونیستی علیه ایران در این برهه حساس نوشت: حملات پنهانی اسرائیل برای هر دو طرف، ایران و دولت ترامپ معضل ایجاد میکند. اگر ایران واکنش تلافیجویانهای نشان دهد، فضای ادامه مذاکرات برای ترامپ تنگ میشود و ممکن است حمایت نظامی آمریکا از اسرائیل برای حملات بیشتر را به دنبال داشته باشد. اگر ایران از مذاکرات خارج شود، به برنامه نتانیاهو برای خرابکاری در دیپلماسی جامه عمل میپوشاند و آمریکا را بیشتر به سمت گزینه نظامی سوق میدهد. اگر اصلا واکنشی نشان ندهد، ممکن است باعث ادامه حملات اسرائیل شود. رئیسجمهور ترامپ باید برای جلوگیری از این فاجعه، صراحتا به نتانیاهو اعلام کند که تا زمان در جریان بودن مذاکرات، هیچ گونه حمله پنهانی یا آشکاری علیه ایران انجام نشود.
در این گزارش مطرح شد: هزینه شکست دیپلماتیک برای هر ۲ طرف ایران و آمریکا بالاست. این تصور که برنامه هستهای ایران را میتوان با یک حمله دقیق متوقف کرد، تفکری متوهمانه است. ایران اکنون دانش فنی گسترده و مواد شکافتپذیر کافی برای تولید چندین بمب در عرض چند هفته دارد. بدون اشغال ایران توسط آمریکا، حملات نظامی در بهترین حالت، میتوانند برنامه هستهای ایران را به مدت حدود یک سال به تاخیر بیاندازند نه این که آن را کاملا از بین ببرند. آمریکا مجبور خواهد بود منابع خود را به کارزارهای منظم بمباران ایران اختصاص دهد که خطر واکنش تلافیجویانه ایران علیه نظامیان و کارکنان دیپلماتیک آمریکایی، همچنین متحدان منطقهای آن را به دنبال دارد.
سه پیشنهاد که میتواند طرفین مذاکرات را از مزیتهای بیسابقه یک توافق جدید بهرهمند سازد
نگارنده معتقد است: اکنون ۲ طرف باید این شتاب دیپلماتیک را حفظ کنند. تهران باید پیشنهاد واشنگتن را برای گفتوگوهای مستقیم بلندپایه بپذیرد تا یک چارچوب توافق برای تعیین اهداف مذاکرات سریعتر شکل بگیرد. این کار میتواند تعهد سیاسی هر ۲ طرف را تقویت و کار را برای خرابکاران سختتر کند. برگزاری چنین مذاکراتی در ریاض در جریان سفر آتی ترامپ میتواند عربستان سعودی را به شکلی سازنده درگیر کند و از این روند در قبال خرابکاریها حفاظت کند.
گرانمایه در ادامه این گزارش با اشاره به این که مذاکرات فنی گستردهای در مورد اقدامات هستهای، تسهیلات اقتصادی و ترتیب اجرای تعهدات لازم است، به سه مزیت جدید اشاره میکند که هیچ یک از طرفین پیشتر در این باره پیشنهادی را مطرح نکردهاند.
او در مورد اول با اشاره به این که «ایران میتواند گستردهترین برنامه راستیآزمایی و نظارتی داوطلبانه تاریخ بر برنامه هستهای خود را بپذیرد»، نوشت: یک راه جدید تقویت راستیآزمایی همکاری مستقیم هستهای غیرنظامی برای ایران و آمریکا آن با فعالیت مستقیم شرکتها و دانشمندان آمریکایی در ایران است. طبق توافق قبلی، انگلیس، روسیه و چین توافقنامههایی را برای همکاری با صنایع هستهای ایران امضا کردند. در یک توافق جدید، آمریکا و ایران نیز باید همین کار را انجام دهند.
دومین مورد از نظر نگارنده این است که «ایران باید محدودیتهای طولانیتری نسبت به سال ۲۰۱۵ را بر فعالیتهای هستهای خود بپذیرد». توافقنامههای کنترل تسلیحات اغلب محدودیت زمانی دارند اما قابل تمدید هستند. به گفته او، بسیار بعید است که ایران با محدودیت دائمی بر تمام فعالیتهای هستهای خود موافقت کند، اما تهران میتواند محدودیتهای بلندمدت با قابلیت تمدید در آینده را بپذیرد.
گرانمایه با اشاره به سومین موضوعی که طرفین میتوانند با پیشنهاد آن از مزیتهای بیسابقهای در یک توافق جدید بهرهمند شوند، نوشت: یک توافق جدید باید تجارت مستقیم و سرمایهگذاری تدریجی را ممکن کند. یکی از انتقادهای اصلی ترامپ به توافق اصلی این بود که آمریکا بدون این که از نظر اقتصادی سودی ببرد، تحریمها علیه ایران را لغو میکرد. لغو تحریمهای ثانویه بازارهای پر رونقی را در ایران به روی اروپا، چین و روسیه باز کرد در حالی که در آن به روی شرکتهای آمریکایی بسته ماند. یک توافق جدید باید فراتر برود و تحریمهای اولیه آمریکا را کاهش داده و دیگر موانع تعامل اقتصادی با ایران را برطرف کند.
در بخش دیگری از این توافق با مطرح شدن ادعای حمایت مالی و نظامی ایران از گروههای شبهنظامی غیردولتی منطقه، ادعایی که ایران آن را بارها رد کرده، آمده است: اگرچه توافق آمریکا-ایران باید بر مسائل هستهای متمرکز بماند، میتوان آن را با یک مسیر جداگانه از گفتوگوهای امنیتی بین ایران و همسایگان عرب آن، به رهبری عربستان سعودی ترکیب کرد. این گفتوگوها باید شامل بحثهای جدی منطقهای درباره محدود کردن نقش گروههای مسلح غیردولتی وفادار به ایران و تقویت دولتهای مرکزی در جهان عرب باشد. در مقابل، پس از کاهش تحریمهای آمریکا علیه ایران، شرکتهای کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نیز میتوانند وارد اقتصاد ایران شوند. ایران و عربستان همچنین میتوانند گفتوگو درباره همکاری هستهای منطقهای را آغاز کنند که میتواند اعتماد بینالمللی به برنامه هستهای ایران را بیشتر افزایش دهد.
گرانمایه در پایان نوشت: این اقدامات عمر یک توافق احتمالی میان آمریکا و ایران را با افزایش اعتماد در ایران، آمریکا و منطقه عربی افزایش میدهد. به این طریق، رئیسجمهور ترامپ میتواند به توافقی تاریخی دست پیدا کند که پیمان منع اشاعه تسلیحات اتمی را تقویت میکند، امنیت اسرائیل را بالا میبرد و فرصتی واقعی برای برقراری ثبات در منطقه غرب آسیا ایجاد میکند.