نگاهی متفاوت به فحاشی هواداران پرسپولیس به بیرانوند

۱ روز قبل ۷
رسول بهروش، سردبیر رسانه ورزش مدیا رفتار این روزهای تماشاگران در استادیوم‌ها علیه بیرانوند را به شکل متفاوتی تحلیل کرد.

برترین‌ها: رسول بهروش، سردبیر رسانه ورزش مدیا در صفحه شخصی‌اش در تحلیل رفتار این روزهای تماشاگران در استادیوم‌ها علیه بیرانوند نوشت: آداب نجیب‌زادگی.

IMG_20250414_214713_092

دوازده سال پیش درست در چنین روزهایی، وقتی بازیکنان پرسپولیس در ورزشگاه مملو از جمعیت رشت خودشان را گرم می‌کردند تا آماده بازی نیمه‌نهایی جام حذفی شوند، ناگهان مهدی مهدوی‌کیا از تونل بالا آمد تا به آنها روحیه بدهد. او که سیاهپوش مرگ مادرش بود، بلافاصله بعد از رسیدن به چمن با استقبال حیرت‌انگیز هزاران هوادار داماش مواجه شد. ورزشگاه یکجا از زمین کنده شد و برای دقایق طولانی فقط اسم مهدی را صدا کرد؛ تسلیت، تسلیت... دو روز بعد او با همان پیراهن سیاه برای حمایت از استقلال در بازی با الهلال راهی ورزشگاه آزادی شد: «به من ادب کردند و در غمم شریک بودند. وظیفه دارم تشکر کنم.»

فحاشی کار چرکی است و دشنام دادن به مادر، هزار بار رذیلانه‌تر. این که اصلا جای بحث ندارد. با این حال گلری که شهر به شهر، کوچه به کوچه و ورزشگاه به ورزشگاه با موج نفرت یک ملت مواجه می‌شود، یک سر سوزن هم باید احتمال بدهد شاید مشکل از جای دیگری باشد. تا کی می‌شود معترضان را به انگ و رنگ راند و آنها را اجیر و مزدور نامید؟ چطور می‌شود اراکی‌ها اراکی واقعی نباشند و مازندارانی‌ها و یزدی‌ها هم مازنی و یزدی حقیقی؟ یعنی یک نفر به همه اینها پول داده که نقطه به نقطه، ملی و باشگاهی به بیرانوند فحش بدهند؟ بعد به چه جرمی؟ عوض کردن تیم؟ پس چرا ترابی که امسال هزار بار برای تراکتور مفیدتر از بیرو بوده زیر این فشار نیست؟ فعلا شاید تنها منطقه امن بیرانوند همان تبریز باشد، آن هم فقط به خاطر این که بازیکن آنهاست و تاریخ مصرفش تمام نشده، وگرنه پنج سال پیش یک ظهر تا شب فحاشی دسته‌جمعی تراکتوری‌ها به بیرانوند، کار را به اشاره‌های ناپسندی کشاند که تا هفته‌ها محل بحث بود!

سقوط جمعی فرهنگی سر جای خودش، اما خیلی جاها کنش آدم‌ها واکنش دیگران را تعیین می‌کند. مهدوی‌کیا روزی جوان اول پرسپولیس بود، در دربی گل زد و با انتقالش بودجه چند سال باشگاه را ساخت، اما هنوز خودش را مدیون پرسپولیس می‌داند: «امیدوارم در آکادمی کیا چند بازیکن برای آینده پرسپولیس تربیت کنیم، شاید دینم به این تیم ادا شود.» این تواضع ستودنی از بازیکن تیم قرن هامبورگ سر می‌زند؛ در آن سو اما علی بیرو که اوج دستاوردش در اروپا شعبده‌بازی در رختکن آنتورپ بود، بعد از آن همه شامورتی‌بازی و سر دواندن مردم زل می‌زد به دوربین که: «مگر چکار کرده‌ام که هواداران مرا ببخشند؟ من باید آنها را ببخشم.» این فریاد ذات فقیر است، استخوان گرسنه!

خواندن خبر در منبع