برترینها: سال 1403 هم مثل همه سالهای قبلتر و احتمالا بعدتر از خودش، حوادث تلخ و شیرینی داشت. برای ما ایرانیها که دیگر به اتفاقات عجیب و غریب عادت کردهایم و بیحس شدهایم، جز رویدادهای مهیب و زلزلهطور نمیتواند مهم محسوب شود. اما جالب است که در همین شرایط بیحسی و هیاهو هم کسانی بودند که توانستند خبرساز شوند و برای مدت زیادی خود را توی بورس نگه دارند. هر یک به طریقی. مثبت یا منفی. با آبروریزی یا افتخار. اینجا چند چهره مطرح سال را بررسی کردهایم که هرکدام به شکل متفاوتی خبرساز شدهاند. چهرههایی که شاید کارشان زیاد قابل توجه به نظر نرسد، اما همان رفتار یا حرفها اتفاقا آنها را به پدیدههایی جنجالی تبدیل کرد.
مرور خاطرهشان در پایان سال بدون لطف نیست.
شهرت ادایی و بادی لنگوئیج
مریم قالیباف با یک حضور در سیما تبدیل به یکی از پدیدههای انتخابات شد. شیوه حرف زدن او بعید است حالا حالاها از ذهنمان پاک شود. خیلیها گفتند قالیباف بخشی از رای پایین خود را مدیون همین هنرنمایی شازده است.
شهرت با دروغگویی
ما قبلا هم نامزدهای انتخاباتی را دیده بودیم که راست راست در چشم مردم نگاه میکردند و دروغ میگفتند. کسانی که حتی رییسجمهور هم شدند و هشت سال کشور را به زمین گرم زدند. در انتخابات ریاستجمهوری سال 1403 هم علیرضا زاکانی پدیدهای بود که هیچ ابایی از گفتن حرفهای ناراست نداشت. جمله «تا آخرش میمونی دیگه؟» از سوی پزشکیان شاید جمله سال باشد. اگرچه زاکانی گفت میمانم و نماند.
شهرت با ترسآفرینی
برای کسانی که سالهاست سیاست را دنبال میکنند یا حتی دهه پنجاهیها و شصتیها که کمی با وضعیت مملکت آشنا هستند، مصطفی پورمحمدی فرد غریبهای نیست. او امسال با حضور در انتخابات ریاستجمهوری و حملات سنگیناش به جلیلی یکی از چهرههای قابل توجه بود. اما اوج دیده شدنش شاید در ارائه برنامههای فرهنگی و پاسخهایش به رییس دانشکده صداوسیما باشد که...خدا برای هیچ مسلمانی نخواهد.
شهرت با توقعات عجیب
مدالآور تاریخساز المپیک هیچوقت فکر نمیکرد که درخواست ویژهاش به عنوان پاداش مدال برنز، همه افتخار او در پاریس رو به سایه ببرد. مبینا نعمتزاده با طرح این درخواست از رییسجمهوری که یک سهمیه پزشکی در دانشگاه خوب به او داده شود، موجی علیه خودش درست کرد که میتوانست همه شیرینی مدال او را بشورد و ببرد. اگر چه علیرغم خبرهای اولیه با درخواست او موافقت نشد.
گزارشگری که میخواست دیده شود
واقعا چه کار دیگری میتوانست رسول مهربانی گزارشگر تکواندو را یکشبه به این شهرت برساند. او با صدا و لحن و گفتار سوپرغیرعادیاش در گزارش مسابقات المپیک یک شبه ره صدساله را رفت. شاید شما بگویید سوژه طنز و انتقاد شده است. بعید است خودش ناراحت باشد. کسی که با آن شیوه گزارش میکند بعید است چیزی برای از دست دادن داشته باشد.
بازی کلامی بینظیر آقای آرتیست
سیاوش قمیشی این همه سال حرف نزده بود یا کمتر حرف زده بود اما با یک کلمه و ترکیب چنان توجهی ایجاد کرد و به دل همه نشست که ملت یادشان رفت چه اظهاراتی درباره خانواده و طرفدارانش دارد. کلا آقای قمیشی اینجوری است. بهتر است با کارهایش حال کنید و به خودش فکر نکنید. آخر یادِ چه گاری؟
شهرت با چیز و اون و فلان
وقتی کسی تصمیم میگیرد دیده شود و پول دربیاورد و زندگی متفاوتی را در پیش بگیرد، تصمیمش را گرفته. توجه و عصبانیت و انتقاد و فحش دادن شما هم نه تنها او را برنمیگرداند بلکه کمکش میکند در مسیرش بهتر به پیش برود. او اصلا همین را میخواهد. خانم سپهری یا به روایت دیگر آرام جوینده یا همان بلاگر عمل کرده و ریدیزاینشده معروف از همین دسته آدمهاست. برای همین هم کنار ساسی میایستد و جلوی دوربین هرچه بگویید انجام میدهد.
مشهور شدن با فحش
اصلا مهم نیست اسمش چیست. او میتواند اسمش را در گینس ثبت کند. کسی که با فحش دادن به شهرت رسیده. در جای درست بوده و حرف عجیب و اکت غیرقابل پیشبینیاش...حالا دیگر کمتر کسی است که او را ندیده باشد و توهینش به اسطوره قرمزها را نشنیده باشد. فقط مانده تلویزیون برای برنامه شب عید او را دعوت کند و با شهرتش برای خود چند دقیقه بیننده دست و پا کند. روزگار عجب بازیهایی دارد.