عصر ایران_ مهرداد خدیر: آنان که به برخی گفتارهای رسمی و موضع گیری های گاه از سر ناگزیری رییس جمهور متفاوت ایران خرده میگیرند باید بیشتر به پیامهای کوتاه او توجه کنند. مسعود واقعی در فضای مجازی است!
« دختر عزیزم ناهید کیانی. تلاشت در المپیک، قابل ستایش است. تو برای ورزش زنان ایران تاریخ جدید نوشتی. کسب نقرهٔ ارزشمند المپیک را به تو و همهٔ مردم ایران تبریک میگویم.»
این چند سطر را مسعود پزشکیان رییس جمهوری ایران به خاطر قهرمانی ناهید کیانی و کسب مدال نقرهٔ وزن منهای ۵۷ کیلوگرم تکواندوی زنان در المپیک پاریس خطاب به او نوشته و دخترش هم به نمایندگی تماس گرفته و تبریک گفته است.
برای این که بدانیم ادبیات رییس جمهور پزشکیان در این چند سطر چقدر متفاوت است بد نیست به این نکات توجه کنیم:
۱. در ادبیات رسمی اصولگرایی بهتر است اسم خانمها نیاید. در آن چارچوب باید مینوشت: سرکار خانم کیانی و نه دختر عزیزم ناهید کیانی. اما او دوبار از ضمیر «تو» استفاده کرده است. یک لحظه او را چون «زهرا»ی خود دیده که مهم ترین دلبستگی او در دنیاست.
۲. در ادبیات اصولگرایی اصرار دارند از جمهوری اسلامی ایران بگویند نه ایران به تنهایی و حتی گاه تنها جمهوری اسلامی. سابق بر این اگر تیم ایران میبرد میگفتند تیم ملی جمهوری اسلامی و اگر میباخت میگفتند ایران! کلمۀ «زنان» را هم به کار نمیبرند و میگویند خواهران یا نهایتاً بانوان. در کنار زنان یک خانواده هم معمولاً میگذارند. دکتر پزشکیان ولی نوشته «زنان ایران و مردم ایران».
۳. به مجریان و خبرنگاران صدا و سیما یاد دادهاند مدام از اهتزاز پرچم جمهوری اسلامی بگویند. طبیعی است که با هر موفقیت ورزشی جهانی هم سرود جمهوری اسلامی ایران نواخته میشود و هم پرچم رسمی برافراشته اما اصل قهرمانی متعلق به خود شخص است. رییس جمهور پزشکیان مطابق ادبیات صدا و سیما باید مینوشت درود بر تو که موجب شدی پرچم و سرود..... اما نوشته: کسب نقرۀ ارزشمند المپیک را به تو و همه مردم ایران تبریک میگویم.
۴. نام کاروان المپیکی ایران را برای توجه دادن افکار عمومی در داخل و خارج به مرحوم رییس جمهور سابق «خادمالرضا» گذاشتهاند. اما رییس جمهور پزشکیان به این موضوع اشاره نکرده است.
۵. در ادبیات ایدیولوژیک رییس جمهور باید به پوشش موی ناهید کیانی اشاره میکرد اما خود پزشکیان میداند اجبار نباشد مشخص نیست انتخاب او همین است یا نه و ثانیا منتقدین به این مقدار راضی نیستند و اصلا با ورزش زنان آن هم با ضربات پا موافق نیستند. کما اینکه یکی از این جماعت ناکام از انتخابات نیمه تیر شیخ محمد مهدی فاطمی صدر از حامیان آقای جلیلی نوشته است: «شریعت الهی زنها را از شمشیر زدن در میدان جهاد سخت هم معاف کرده است. چه رسد به این که آنها را به میدان لگد پرانیهای موهوم گسیل داریم».
به این بنده خدا میتوان یادآور شد: اولا زمینۀ این گسیل در زمان رییس جمهور سابق مرحوم انجام شده و اگر ایشان در قید حیات بود یا آقای جلیلی رییس جمهور میشد هم تبریک میگفتند البته قطعا با ادبیات متفاوت.
ثانیا شریعت الهی شما را هم موظف به تماشا و پیگیری اخبار ورزش زنان و واکنش در فضای مجازی نکرده و معلوم است که میدان جهاد نیست و عرصۀ ورزش است و یکی از دلایلی که کیمیا علیزاده مهاجرت کرد چه بسا همین تعبیر لگدپرانی بود. اما لگدپرانی هم باشد بهتر است از کلمهپراکنی احتمالا با پول مردم.
ثالثا آنچه در عرصه ورزش و هنرنمایی دختر قهرمان ایران دیدیم عین واقعیت است. آنچه موهوم است توهمات شما و همفکران شماست که تنها برای خودتان فرصت رشد و شکوفایی قایلاید و حاصل تفکرات موهومتان را با وضع برق و دنبال دختران نوجوان در خیابان دویدن و کاهش فاحش نرخ مشارکت و تبعیض عریان داریم میبینیم.
آن قدر میدان تنگ شده که از بین مدیران سابق جمهوری اسلامی میخواهند وزیر تعیین کنند مشکل است چون برای هر یک پرونده درست کردهاند. (موهوم شمایید نه المپیک پاریس که واقعی است. مشکل شما با اصل شعار المپیک امسال است که برابری است و توجه بیشتر به زنان. هر جا بحث زنان و برابری باشد این جماعت به میدان میآید اما جدول را ببینید تا اینجا دو مدال از ۶ مدال به لطف قهرمانان زن به دست آمده. هم پُزِ جایگاه را میدهید و هم به موجدان آن بیاحترامی میکنید؟ شماها دیگر کی هستید؟ خدا را شکر که کاندیدای مورد نظرتان رییس جمهور نشد!)
وقتی از سریال پاییز صحرا و پوشش زنان بازیگر آن نزد مرحوم امام خمینی شکایت بردند ایشان به این مضمون پاسخ داد: اگر شک دارند به گناه بیفتند و ناراحتاند نبینند خوب! حالا به ایشان و رفقای ناخرسند گفت نبینید خوب!
(البته روشن است که تمام درد این جماعت از پوشش و فعالیت بدنی زنان نیست بلکه از آن روست که به تعبیر یک جامعهشناس: نقرهٔ ناهید کیانی و برنز مبینا نعمتزاده و بقیه مدالهای ورزش زنان ایران نمونهای مطالعهکردنی و عالی از دستاوردهای یک جریان پیشروندهٔ آرام، به رغم بیشترین موانعِ نهادی و فرهنگی است. مشکل اصلیشان با این جریان پیشرونده است که آنان را نادیده گرفته به شکوفایی و بالندگی خود ادامه میدهد. )
۶. ناهید - دختر ایران- مدال نقره گرفت و کیمیا - دختر دیگر ایران- هم مدال برنز منتها این دومی شوربختانه زیر پرچم کشوری دیگر. کیست اما که نداند کیمیا علیزاده هم دختر ایران است همچنان ولی در جای اشتباه قرار گرفته است. اگر رییس جمهور میخواست کمی آوانگاردتر عمل کند به او هم تبریک میگفت! چون میدانیم مسعود پزشکیان نمیخواهد خود را در قید پروتکلهای رسمی محدود کند. در این فقره مثل معرفی وزیران نیاز به تأیید دستگاههای مخالف خود هم نداشت ولی ترجیح داد تا این حد آوانگارد نباشد.
۷. میتوان حدس زد رییس جمهور آه کشیده و این پیام را نوشته. نه به خاطر این که ناهیدِ درخشان و زیبا و نازنین ما به نمایندهٔ کشور صاحب وورزش تکواندو باخته و طلا نگرفته ( در حالی که نقره هم اول بار است) بلکه به این سبب که در آن قاب تکاندهنده و روی سکوی سوم یک دختر دیگر ایران غریبانه با نشان برنز از بلغارستان(!) ایستاده بود اگرچه گویا نشانههایی از رنگ پرچم ایران در لباس او بود. پزشکیان میداند برای ایرانیان مقیم خارج از کشور که بعضا تغییر ملیت دادهاند باید تدبیری بیندیشد خاصه این که اکثر آنان چنان رابطههای خود را گسستهاند که در انتخابات ۸ و ۱۵ تیر شرکت نکردند.
آنان که به برخی گفتارهای رسمی و موضع گیری های گاه از سر ناگزیری رییس جمهور متفاوت ایران خرده میگیرند باید بیشتر به پیامهای کوتاه او توجه کنند. مسعود واقعی در فضای مجازی است!